دلم می خواست برایت بنویسم وسعت تنهاییم را که به اندازه ی تمام
شب هایی ست که با تو زیر نور ماه قدم نزده ام و دست های آسمان
شب را به پاس حضورت نبوسیده ام خیابان به خیابانش را با تو نگشته ام
و با هر گوشه کنارش خاطره ای نساخته ام دلم میخواست برایت بگویم
حجمی از دلتنگی هایم را که به وسعت همه آن سالهایی ست که تو را
ندیده ام و روزها را با فکر تو به پایان نرسنده ام ولی تو هنوز عشقم را
باور نکردی ..............................................................................
:: برچسبها:
دلنوشته فراق,
|